کاش تا دل می گرفت و می شکست***عشق می آمد کنارش می نشست***کاش من هم یک قناری می شدم*** در تب آواز جاری می شدم ***بال در بال کبوتر می زدم***آن طرف تر ها کمی سر می زدم
با قناری ها غزل خوان می شدم***پشت هر آواز پنهان می شدم***آی مردم!من غریبستانی ام***امتداد لحظه ی بارانی ام***شهر من آن سو تر از پروانه هاست***در حریم آبی افسانه هاست***شهر من بوی تغزل می دهد***هر که می آید به او گل می دهد