loading...
کلبه ی عشق
آرزو بازدید : 84 شنبه 25 خرداد 1392 نظرات (0)

اونی که گفتم نرو گفت نمیشه دیروز دیگه رفت واسه ی همیشه وقتی میخواست بره من رو صدا کرد وایساد و تو چشمای من نگاه کرد گفت می دونی خودت واسم عزیزی این اشکا هم بهتره که نریزی باید برم سفر واسم بهتره ولی کسی که مونده عاشقتره تقدیر ما از اولم همین بود یکی تو آسمون یکی زمین بود هر جا برم همیشه ایرونی ام غرق یه جور حس پریشونی ام خدا نخواست همیشه پیشم باشی ولی مهم اینه که مریم باشی تو تقدیر ما هر چی حیرونیه مال خطوط روی پیشونیه شاید اگه دائم بودی کنارم یه روز می دیدم که دوست ندارم می خوام برم که تا ابد بمونم سخته برای هردومون می دونم گریه نکن گریه هاتو نگه دار لازم میشه گریه برای دیدار نذار پر گریه بشه خاطره هر کی اشک نریزه عاشقتره اون کسی که می خواد بشه ستاره هیچ چاره ای به جز سفر نداره بذار برم یه مدتی بمونم شاید که قدر اینجا رو بدونم اصلا شاید اونجا دووم نیارم یا نا تموم بمونه اونجا کارم دعا بکن اونجا بهم نسازه آدم که حرفش دوتا شد می بازه رفتن من شاید یه امتحانه واسه شناسایی این زمانه خودم میرم عکسام ولی تو قابه میشنوه حرفو ولی بی جوابه بارون که بارید برو زیر بارون به یاد دیدارای اون روزامون تو چمدونم پر عطر یاسه چشمام با چشمای تو در تماسه فکر نکنی دوری و اون جا نیستی قلب من اینجاست تو تنها نیستی رفتن من بازی سرنوشته همونی که رو پیشونیم نوشته یه کاری کن این رفتن موقت آدما رو ندازه توی زحمت نذار که نقطه ضعفت رو بدونن پشت سر من و تو چیز بخونن منتظر شعرا و نامه هاتم هر جا میری بدون منم باهاتم غصه نخور زندگی رنگارنگه یه وقتایی دور شدنم قشنگه دیگه سفارش نکنم عزیزم نذار منم اینجوری اشک بریزم شاید یه روز به همدیگه رسیدیم همدیگه رو شاید یه جایی دیدیم شاید یه روز دیدی که توی جاده یه آشنا منتظرت وایساده شایدم این دیدار آخرینه اگر که باشی زندگی همینه مراقب گلدون اطلسی باش یه وقتایی منتظر کسی باش کسی که چشماش یه کمی روشنه شاید یه قدری ام شبیه منه کسی که چون میخواد بشه ستاره هیچ چاره ای به جز سفر نداره داغ دلت هر وقت که میشه تازه بهش بگو با روزگار بسازه دیگه باید برم که خیلی دیره فقط نزار خاطرمون بمیره اون رفت و از دور دساشو تکون داد خوبیاشو یه بار دیگه نشون داد همه میگن فقط یه روزه رفته انگار ولی گذشته صد تا هفته با اینکه قلبش بی ریا و پاکه چون فتح دنیا پر گرد و خاکه ای کاش نمی رفت و سفر نمی کرد یالااقل من رو خبر نمی کرد اما نه خوب شد که من رو خبر کرد اشکام و دید و بعد از اون سفر کرد از وقتی رفت دسام به آسمونه شاید پشیمون بشه و نمونه خودش میگفت چون که بشه ستاره هیچ چاره ای به جز سفر نداره انقدر میشینم که بشه ستاره بیاد به کشور خودش دوباره فهمیدم امروز که سفر یه درده من چه کنم اگر که برنگرده پشت سرش آب می ریزم یه دریا شاید پشیمون شه نمونه اونجا الهی که بدون هیچ فرودی بشه ستاره و بیاد به زودی الهی که تمومه چشم به راه ها بیاد سفر کردشون از تو راه ها الهی هیچ جا سفر نباشه هیچ چشمی منتظر به در نباشه. 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
خدایا....دست کسی را در دستانم قرار ده ک پاهایش با دیگری پیش نرود.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 50
  • کل نظرات : 19
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 8
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 21
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 58
  • بازدید ماه : 157
  • بازدید سال : 527
  • بازدید کلی : 7,992